logo
Liuyang Volition Medical Equipment Co., Ltd.
258031353@qq.com +86 17775818268
محصولات
اخبار
خونه > اخبار >
Company News About اصطلاحات کلیدی ایمنی در رادیولوژی مداخله ای توضیح داده شده است
رویدادها
تماس ها
تماس ها: Mr. Lin
حالا تماس بگیرید
به ما ایمیل بزنید

اصطلاحات کلیدی ایمنی در رادیولوژی مداخله ای توضیح داده شده است

2025-10-20
Latest company news about اصطلاحات کلیدی ایمنی در رادیولوژی مداخله ای توضیح داده شده است

آیا تا به حال در اصطلاحات پیچیده رادیولوژی مداخله‌ای دچار سردرگمی شده‌اید؟ آیا «دوز» به دوز جذب‌شده، دوز مؤثر یا دوز اوج پوست اشاره دارد؟ وقتی بیماران یا خانواده‌هایشان در مورد خطرات تشعشع سؤال می‌کنند، چگونه می‌توانید پاسخ‌های واضح و دقیقی ارائه دهید؟ این مقاله به عنوان یک راهنمای مرجع سریع برای مفاهیم اصلی در ایمنی رادیولوژی مداخله‌ای عمل می‌کند و به شما کمک می‌کند تا مؤثرتر ارتباط برقرار کنید و ایمنی بیمار را تضمین کنید - در نهایت به یک برد-برد برای متخصصان پزشکی و بیماران دست یابید.

برای متخصصان رادیولوژی مداخله‌ای، درک این اصطلاحات کلیدی نه تنها برای بهینه‌سازی دوز ضروری است، بلکه برای برقراری ارتباط واضح با بیماران و همکاران برای محافظت از سلامت نیز ضروری است.

شرح اصطلاحات اصلی
1. کرما: اندازه‌گیری آزادسازی انرژی

کرما، مخفف «انرژی جنبشی آزاد شده در ماده»، به انرژی آزاد شده توسط یک پرتو اشعه ایکس در یک حجم کوچک از یک ماده خاص (مانند هوا یا بافت نرم) اشاره دارد. به زبان ساده، انرژی تولید شده هنگام تعامل اشعه ایکس با ماده را اندازه‌گیری می‌کند. در بافت، کرما از نظر عددی معادل دوز جذب شده است. واحد اندازه‌گیری گری (Gy) است، که در آن 1 Gy برابر با 1 ژول انرژی جذب شده در هر کیلوگرم ماده است.

توجه داشته باشید که در هوا، کرما کمی بالاتر از دوز جذب شده است زیرا مقداری از انرژی آزاد شده به عنوان انرژی جنبشی الکترون از حجم آزمایش خارج می‌شود و سهم آن را در دوز موضعی کاهش می‌دهد.

2. کرمای هوا: تعیین کمیت شدت پرتو

کرمای هوا، کرمای اندازه‌گیری شده در یک حجم کوچک از هوا است که معمولاً بر حسب میلی‌گری (mGy) گزارش می‌شود. دستگاه‌های مداخله‌ای اغلب کرمای هوا را همراه با حاصل‌ضرب کرما-مساحت (KAP) گزارش می‌کنند. کرمای هوا شدت پرتو اشعه ایکس را توصیف می‌کند و جایگزین واحد قدیمی، رونتگن (R) می‌شود. مقدار تشعشع تابیده شده بر روی پوست بیمار اکنون به عنوان یک مقدار کرمای هوا بیان می‌شود که بدون حضور بیمار اندازه‌گیری می‌شود تا اثرات پراکندگی معکوس را از بین ببرد. اندازه‌گیر KAP/کرمای هوای یکپارچه مقادیر را در یک نقطه فضایی مشخص گزارش می‌کند که معمولاً نقطه مرجع مداخله‌ای (IRP) نامیده می‌شود. توجه داشته باشید که مقادیر کرمای هوای گزارش شده توسط دستگاه‌ها، جابجایی پرتو یا تضعیف میز را در نظر نمی‌گیرند و اغلب کرمای هوای ورودی (EAK) را در پوست بیمار بیش از حد تخمین می‌زنند.

3. دوز جذب شده: کلید اثرات بیولوژیکی

دوز جذب شده، انرژی جذب شده در واحد جرم ماده در یک نقطه خاص به دلیل تابش یونیزان است. این یک پارامتر حیاتی برای ارزیابی اثرات بیولوژیکی است و همچنین بر حسب گری (Gy) اندازه‌گیری می‌شود. با این حال، دوز جذب شده، نوع تابش یا رادیوسنسیتیویته بافت‌های در معرض تابش را در نظر نمی‌گیرد. علاوه بر این، این یک اندازه‌گیری نقطه‌ای است - مانند دما به آن فکر کنید که منعکس‌کننده انرژی موضعی است. در روش‌های مداخله‌ای، مقادیر دوز جذب شده در بافت‌ها به دلیل عواملی مانند جابجایی پرتو، فاصله از منبع اشعه ایکس و تغییرات در ضخامت بیمار که بر ولتاژ و جریان لوله تأثیر می‌گذارد، متفاوت است.

4. دوز معادل: تنظیم برای نوع تابش

انواع مختلف تابش (به عنوان مثال، اشعه ایکس، پروتون‌ها، نوترون‌ها، ذرات آلفا) درجات متفاوتی از آسیب بیولوژیکی را در واحد دوز جذب شده ایجاد می‌کنند. برای رسیدگی به این موضوع، یک ضریب وزن‌دهی بر اساس نوع تابش اعمال می‌شود. طبق تعریف، اشعه ایکس دارای ضریب وزن‌دهی 1 است. از آنجایی که اشعه ایکس با آزاد کردن الکترون‌های پرانرژی در بافت باعث آسیب بیولوژیکی می‌شود، الکترون‌ها نیز دارای ضریب وزن‌دهی تابش 1 هستند. واحد اندازه‌گیری سیورت (Sv) است، همانند دوز مؤثر.

5. دوز مؤثر (ED): ارزیابی خطر کلی

بافت‌ها در حساسیت خود به تابش متفاوت هستند. به عنوان مثال، پستان، مغز استخوان و روده بزرگ نسبت به سطوح استخوان، مغز و پوست حساس‌تر هستند. برای در نظر گرفتن این موضوع، فاکتورهای وزن‌دهی بافتی ایجاد شد. از نظر ریاضی، دوز مؤثر (ED) مجموع دوزهای معادل بافت‌های تابش‌دیده ضرب در فاکتورهای وزن‌دهی بافتی مربوطه است. واحد Sv است. برای اشعه ایکس، یک دوز جذب شده یکنواخت کل بدن 1 Gy منجر به ED 1 Sv طبق تعریف می‌شود.

به ED به عنوان یک «ارز» بر حسب سیورت فکر کنید که امکان مقایسه خطرات تصادفی نسبی روش‌های مختلف تابش یونیزان را فراهم می‌کند. مهمتر از آن، فاکتورهای وزن‌دهی بافتی بر اساس میانگین‌های جمعیتی برای سن و جنس هستند که باعث ایجاد تنوع قابل توجهی در خطر فردی می‌شود. سایر عوامل خطر فردی به طور ناقص درک شده‌اند، بنابراین ED نباید به صورت گذشته‌نگر برای تعیین خطر فردی استفاده شود.

6. دوز پوست ورودی (ESD): تخمین جذب پوست

دوز پوست ورودی (ESD) دوزی است که توسط پوست جذب می‌شود. گزارش دقیق این مقدار اغلب دشوار است، اما در صورت شناخته شدن EAK می‌توان آن را تخمین زد. برای دقت بیشتر، EAK باید در یک ضریب ضرب شود که تفاوت‌های ظریف در جذب انرژی بین هوا و بافت نرم را به دلیل تفاوت‌های ترکیبی در نظر می‌گیرد. برای انرژی‌های پرتو مورد استفاده در دستگاه‌های مداخله‌ای، این ضریب تقریباً 1.07 است. یک مسئله مهم‌تر، پراکندگی معکوس قابل توجهی است که در داخل بیمار ایجاد می‌شود و دوز پوست را با ضریب 1.3 تا 1.4 افزایش می‌دهد. در عمل، فاکتورهای پراکندگی معکوس اغلب از مقادیر مرجع گزارش شده توسط دستگاه حذف می‌شوند.

7. دوز اوج پوست (PSD): اندازه‌گیری حداکثر قرار گرفتن در معرض

دوز اوج پوست (PSD) بالاترین ESD در ناحیه موضعی پوست است که بیشترین تابش را دریافت کرده است. به طور معمول، این ناحیه پوست در معرض پرتو اولیه برای طولانی‌ترین مدت در طول یک روش است. اندازه‌گیری PSD چالش‌برانگیز است زیرا قرار دادن فیلم یا آشکارسازهای ترمولومینسانس مستقیماً روی بیمار غیرعملی است و دستگاه‌های آنژیوگرافی که قادر به تخمین PSD هستند هنوز به طور گسترده در دسترس نیستند.

معیارهای کلیدی برای ارزیابی دوز
1. زمان فلوروسکوپی: یک مرجع محدود

زمان فلوروسکوپی، مدت زمان کل استفاده از فلوروسکوپی در طول یک روش است. این کمترین معیار مفید برای تخمین دوز یا خطر است زیرا نرخ فریم فلوروسکوپی، کولیماسیون، هندسه، شدت پرتو یا تصویربرداری فلوروگرافی (به عنوان مثال، تصاویر «نقطه‌ای» و آنژیوگرافی تفریق دیجیتال) را در نظر نمی‌گیرد.

2. حاصل‌ضرب کرما-مساحت (KAP): اندازه‌گیری کل تابش

KAP که به آن حاصل‌ضرب دوز-مساحت (DAP) نیز می‌گویند، حاصل‌ضرب شدت پرتو (کرمای هوا) و مساحت پرتو است. این یک روش مناسب برای اندازه‌گیری کل تابش تحویل داده شده به بیمار است. KAP مرتبط‌ترین معیار برای ارزیابی خطر تصادفی است، اما احتمال واکنش‌های پوستی را نشان نمی‌دهد. نشریات اخیر ممکن است KAP را به صورت P KA .

KA

.

KAP اندازه‌گیری می‌شود با استفاده از یک اندازه‌گیر KAP که نزدیک به منبع تابش قرار دارد. اندازه‌گیر کمی بزرگتر از پرتو است تا کل آن را ثبت کند. KAP بر حسب سانتی‌متر مربع گری (Gy·cm²) اندازه‌گیری می‌شود، اگرچه ممکن است در انواع مختلفی مانند µGy·m² گزارش شود. جداول تبدیل برای واحدهای رایج در دسترس هستند. اپراتورها باید تجهیزات خود را بررسی کنند تا ببینند KAP چگونه گزارش می‌شود و با تبدیل آن به Gy·cm² آشنا شوند، زیرا این واحد معمولاً در ادبیات استفاده می‌شود. 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی 3. کرمای هوای مرجع (K

a,r 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی کرمای هوا اندازه‌گیری شده در یک نقطه ثابت در فضا، نقطه مرجع مداخله‌ای (IRP) نامیده می‌شود. K 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی فقط یک تخمین تقریبی از دوز پوست است - برابر با دوز پوست نیست. IRP ممکن است با سطح پوست، نقطه‌ای در داخل بیمار یا نقطه‌ای در خارج از بیمار مطابقت داشته باشد. علاوه بر این، K 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی جابجایی پرتو، پراکندگی معکوس یا تضعیف میز را در نظر نمی‌گیرد. K

a,r

همچنین به عنوان دوز تجمعی و کرمای هوای نقطه مرجع نیز شناخته می‌شود. 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی برای سیستم‌های فلوروسکوپی ایزوسنتریک، IRP نقطه‌ای در امتداد پرتو اشعه ایکس مرکزی، 15 سانتی‌متر از ایزوسنتر به سمت لوله اشعه ایکس است. این جایی است که K

a,r
گزارش می‌شود. با توجه به تنوع در اندازه بیمار، قد اپراتور و زوایای بازوی C، IRP همیشه دقیقاً با سطح پوست همسو نیست. مهمتر از آن، هیچ اندازه‌گیری در IRP قرار نمی‌گیرد. در عوض، کرمای هوا در نزدیکی منبع در مرکز پرتو اندازه‌گیری می‌شود و مقدار IRP با استفاده از قانون مربع معکوس محاسبه و نمایش داده می‌شود.

ارزیابی ریسک: اثرات قطعی در مقابل تصادفی

1. اثرات قطعی: آسیب وابسته به آستانه

اثرات قطعی، پیامدهای مضر تابش هستند که فقط در بالای یک آستانه خاص رخ می‌دهند. پس از تجاوز، شدت آسیب با دوز افزایش می‌یابد. آفتاب سوختگی یک تشبیه مناسب است، که آسیب پوستی و ریزش مو نمونه‌های کلاسیک هستند. دوزهای بالاتر منجر به آسیب پوستی شدیدتر می‌شود.

2. اثرات تصادفی: احتمال بدون افزایش شدت
اثرات تصادفی با دوزهای بالاتر محتمل‌تر می‌شوند، اما شدت آن‌ها افزایش نمی‌یابد. سرطان و اثرات ژنتیکی ذاتاً تصادفی هستند. به عبارت دیگر، احتمال ابتلا به سرطان با دوز افزایش می‌یابد، اما شدت سرطان افزایش نمی‌یابد. این فرض می‌کند که حتی دوزهای بسیار کم نیز مقداری خطر دارند - فرضیه‌ای که توسط «مدل خطی بدون آستانه» بحث‌برانگیز است که نظریه‌های رقیب آن را به چالش می‌کشند. فرهنگ لغت اصطلاحات
اصطلاح تعریف
کرما انرژی جنبشی آزاد شده در ماده
کرمای هوا کرما اندازه‌گیری شده در یک حجم کوچک از هوای تابش‌دیده
دوز جذب شده انرژی جذب شده در واحد جرم ماده تابش‌دیده در یک نقطه خاص
دوز پوست ورودی دوز جذب شده توسط پوست
دوز اوج پوست حداکثر دوز پوست ورودی
حاصل‌ضرب کرما-مساحت حاصل‌ضرب کرمای هوا و مساحت پرتو؛ اندازه‌گیری کل تابش تحویل داده شده به بیمار
کرمای هوای مرجع
کرمای هوا اندازه‌گیری شده در نقطه مرجع مداخله‌ای

اصطلاحات کلیدی اضافی

1. فاصله منبع تا پوست (SSD): حیاتی برای دوز

فاصله از منبع تابش تا پوست بیمار، SSD تا حدی به قد اپراتور بستگی دارد که ممکن است بر ارتفاع میز تأثیر بگذارد. با توجه به قانون مربع معکوس، تغییرات کوچک در این فاصله تأثیر قابل توجهی بر دوز بیمار دارد. بالا بردن کمی ارتفاع میز می‌تواند دوز بیمار را به طور چشمگیری کاهش دهد.

2. فاصله منبع تا تصویر (SID): بهینه‌سازی هندسه دوز

SID فاصله از منبع تابش تا گیرنده تصویر (به عنوان مثال، آشکارساز صفحه تخت) است. به طور کلی، نزدیک‌تر کردن گیرنده به بیمار (کاهش «شکاف هوا» و SID) دوز بیمار را کاهش می‌دهد.

3. پراکندگی: منبع اصلی قرار گرفتن در معرض کارکنان

تابش پراکنده تولید شده در بیمار منبع اصلی قرار گرفتن در معرض کارکنان است. یک قانون سرانگشتی این است که قرار گرفتن در معرض پراکندگی در 1 متری نقطه ورود پرتو حدود 0.1٪ از قرار گرفتن در معرض ورودی است.

4. ضخامت معادل سرب: محافظت مؤثر در برابر تشعشع

مواد محافظ در برابر تشعشع برای تضعیف اکثر تابش‌های حادثه طراحی شده‌اند. اثربخشی آن‌ها بر حسب ضخامت معادل سرب بیان می‌شود - ضخامت سرب که تضعیف معادل را فراهم می‌کند. محافظ استاندارد 0.5 میلی‌متر معادل سرب است، اگرچه مواد سبک‌تری با تضعیف مشابه وجود دارد. 5. دوز آستانه: حداقل برای آسیب قطعی دوز آستانه، کمترین دوزی است که در آن یک آسیب قطعی خاص ممکن است رخ دهد. با توجه به تنوع بیولوژیکی، این آستانه در بین افراد و انواع بافت متفاوت است. آستانه‌های قابل توجه شامل 2 Gy (2000 mGy) برای اریتم گذرا پوست و 5 Gy (5000 mGy) به عنوان آستانه K